عبدالله گنجی: معلوم شد ملیگرایی منهای دین، فقط یک نام است | اصلاحطلبان از نگاه رومانتیک به مذاکره عبور کردند

رویداد۲۴| عبدالله گنجی در سرمقاله روزنامه جوان با عنوان «تنظیم نگرشها پس از جنگ ۱۲ روزه» نوشته است: «جنگ ۱۲ روزه صهیونیستها و امریکا علیه ایران صرفاً در خسارات و شکست و پیروزی محصور نمیشود، بلکه پیامدها و درسهای بزرگی در پی دارد. از جمله این دستاوردها، بعد نگرشی آن است که تنظیم ذهنی جدیدی را برای بسیاری از نخبگان، حکومتگران و تحلیلگران به همراه داشت.»
گنجی در ادامه میگوید این جنگ باعث شد بسیاری از تصورات پیشین درباره روابط بینالملل و مفاهیمی، چون مذاکره و حقوق بینالملل دچار دگرگونی شود: «تا قبل از جنگ، گزارههایی که ذهن روشنفکران ما را تسخیر کرده بود عبارت «حقوق» و «مذاکره» بود...، اما حذف برجام و حمله نظامی در عین مذاکره این ذهنیت را اصلاح کرد که قانون جنگل در تغییر نگاه ما و صلح از طریق قدرت یعنی تسلیمطلبی از نگاه امریکا جایگزین آن دو گزاره است.»
او در بخش دیگری از یادداشت خود به روابط آمریکا و اسرائیل پرداخته و نوشته است: «مشخص شد که سیاست تفکیک امریکا-اسرائیل امری غیرممکن است و حیات اسرائیل بدون امریکا بیمعناست. ورود مستقیم امریکا به جنگ و سپس درخواست پایان جنگ، نشان داد اسرائیل ایالتی از امریکاست که به اندازه ۵۰ ایالت دیگر برایشان اهمیت دارد و بعضاً رئیسالایالات است.»
عبدالله گنجی در تحلیل خود از اهداف صهیونیسم، آن را فراتر از مسئله فلسطین دانسته و مینویسد: «مشکل ایران و جهان اسلام با صهیونیستها حصر در مسئله فلسطین نیست... آنان سه موضوع را مستقلاً پیش میبرند؛ تفوق نظامی-امنیتی، تشکیل اسرائیل بزرگ و ملتسازی در کشورهای اسلامی برای تجزیه و تضعیف قدرت منطقه.»
در بخشی از یادداشت، نویسنده با اشاره به تحولات داخلی ایران در خلال جنگ، به وزنکشی سیاسی جریانهای مختلف اشاره کرده و آورده است: «صهیونیستها و نوچهشان پهلوی جایگاهی در ایران ندارند و ۱۰ نفر هم برای آنان عرضاندام نکردند. اصالت ملی ایران رخنمایی کرد و سلاح سخت دشمن نه تنها با قدرت نرم ملت پیوند نخورد که شکست خورد.»
او در ادامه بر نقش رهبری در مدیریت بحران تأکید کرده و مینویسد: «نقش بیبدیل رهبری در بحرانها یک بار دیگر خود را نشان داد. انتصاب فرماندهان در همان روز اول جنگ و شروع پاسخ در همان روز، قدرت انعطافپذیری، چابکی و تدبیر را نشان داد.»
به گفته گنجی، این جنگ موجب تغییر نگرش اصلاحطلبان نسبت به مفهوم مذاکره نیز شد: «اصلاحطلبان از نگاه کلاسیک و رمانتیک به مذاکره که در بیانیه و رسانه آنان هویدا بود، به سمت واقعگرایی رفتند و متوجه شدند مذاکرهای که اساس آن چکشکاری برای رسیدن به نقطه مشترک باشد، وجود ندارد.»
در بخش دیگری از یادداشت، گنجی مدعی شده است که مذاکرات برجام با هدف محدودسازی توان دفاعی ایران طراحی شده بود: «اعلام تمرین ۲۰ ساله ارتش امریکا برای بمباران ایران نشان داد که مذاکرات برجام هم مکمل جنگ بوده است... مذاکره در حین تمرین بمباران نشان میدهد که ما به حقوق بینالملل فکر میکردیم و آنان به قانون جنگل.»
سرمقاله روزنامه جوان در ادامه تأکید میکند که منازعه ایران و غرب فراتر از دولتها یا اشخاص است: «معلوم شد جنگ ربطی به جلیلی و پزشکیان و روحانی ندارد. بحث بر سر ماهیت و وجود جمهوری اسلامی است و دعواها در حوزه قهرمانسازیهای سیاسی کاملاً فیک (جعلی) است.»
او همچنین مینویسد این جنگ نشان داد که «فداییان ایران مذهبیترین قشر جامعهاند» و ملیگرایی بدون دین در ایران تنها «یک نام» است.
در پایان یادداشت آمده است: «صحنه همان صحنه عاشورای ۶۱ هجری است و ملت ایران بین مرگ و ذلت قرار داده شده است که یا تسلیم میشوید یا بمباران میکنیم، که البته ما راه سومی داریم... همان ملتی که ۴۵ سال است ذیل تحریم تسلیم نشد و نخواهد شد.»



۱: تو و دوستات از اول برجام و بر خلاف منافع خودتون تشخیص دادید و به انحائ مختلف باعث شدید تضعیف و در نهایت نقض بشه.
۲: اگر ما سطح غنی سازی رو بالا نمی بردیم الان وضع این نبود.
۳: وقتی نخست وزیر ژاپن از طرف ترامپ اومد مذاک ه می کردیم الان دلار این قیمتی نبود.
۴: اگر به جای تکیه به روس بیشرف با آمریکا میبستیم الان وضع این نبود.
در یک کلام تو و امثال تو بابت این جفنگیات پول میگیری و طبیعیه حرف منطقی رو قبول نکنی.